😱!مثل شوکولات است پدر سوخته
نوشته مهدی امیری ۶ ژانویه ۲۰۱۹ حلوا درست کردم چه حلوایی ! دوستان دیروز رفتم تو کار تهیه حلوا, مشهدی…
نوشته مهدی امیری ۶ ژانویه ۲۰۱۹ حلوا درست کردم چه حلوایی ! دوستان دیروز رفتم تو کار تهیه حلوا, مشهدی…
نوشته مهدی امیری ۱۷ جولای ۲۰۱۹ دوستان,جاتون بسیار خالی, ۳ هفته ای میشه که در شهر بسیار زیبای باد ایشل…
نوشته مهدی امیری ۲۴ آگوست ۲۰۱۹ تازگیا دوستان, اینجوری شده که ما هرجا میریم, مغازه لباس فروشی, خوار و بار…
نوشته مهدی امیری ۳ سپتامبر ۲۰۱۹ باور کنین دوستان یکی از خوشمزه ترین شام هایی بود که در عمرم خوردم.…
نوشته مهدی امیری ۷ سپتامبر ۲۰۱۹ هفته پیش, همچین روزی بود که رفتم دخترامو بیارم, کوچیکه گفت بابی باید بیای…
نوشته مهدی امیری ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۹ آقایی که شما باشین, ما زمانی که تازه اومده بودیم اینجا , دانشجو بودیم…
نوشته مهدی امیری ۱۹ آپریل ۲۰۲۰ دوستان داستان این درخت پرتقالی که عکسشو واستون میزارم, هم طولانیه و هم جالب,…
https://youtu.be/tn5c9qDc_j4 Mehdi Parsnews Amiri داستانی رو که براتون نقل میکنم عزیزان, چند سال پیش برام اتفاق افتاد و از…
دخترم میپرسه بابا جون, چجوری آدم باید از موهاش مواظبت کنه؟! گفتم: دخترم تو هم بقول معروف بین همه پیغمبرا,…
میگه دخترم ٢ هفتست رفته ایران , هر روز بهم زنگ میزنه, یک روزم نشده که تلفنی با هم تماس…
نوشته مهدی امیری ۲۹ آپریل ۲۰۱۴ میگم یادش بخیر, زمان شاه, رو سر در مراکز خرید تو لندن و منچستر…
اصلا جمعه خوبی نبود, هر کی هم از صبح, وارد مغازه شده بود, رفته تو بود تو اعصابم! خداخدا میکردم…
ارسالشده در نوشتههای بابی! در دسامبر 14, 2008
میگه دیشب اصلا نتونست بخوابه. میگم چرا؟ میگه باز دوباره یاد مادرش افتاده بود! میگم مادرش مگه چی شده؟ میگه…
ارسالشده در نوشتههای بابی در آگوست 14, 2010
نوشته مهدی امیری در آگوست 6, 2010
چند روز پیش یکی از دوستان اومده بود پیشم، حالش خیلی گرفته بود، میپرسم چته؟! میگه باید ۳ روز دیگه…